خلاصه داستان: در انیمیشن غارنشینان 2 ، خانواده کرودز در راه یافتن خانهای جدید توسط خانوادهای به نام بترمنز (The Bettermans) که کنترل یک گذرگاه را در دست دارند، به چالش کشیده میشوند. همانطور که از نام این خانواده پیدا است، آنها از هرجهتی مانند غذا یا اختراعات در مقایسه با خانواده کرودز بهتر هستند اما هنگامیکه این دو خانواده شروع به زندگی کنار یکیگر میکنند، تنشهای متعددی میان آنها شکل میگیرد و...
خلاصه داستان: «دیو» یک مرد متاهل است که همراه با زن دوست داشتنی و سه فرزند خود زندگی میکند و در نقطه مقابل، «میچ» یک مرد مجرد است که با افراد مختلفی معاشرت میکند اما بر اثر یک اتفاق، بدنهایشان با یکدیگر عوض میشود و...
خلاصه داستان: یک خانواده غارنشین در دوره ماقبل تاریخ بعد از اینکه غارشان خراب می شود، مجبور می شوند پا به دنیایی فراتر از آنچه فکر می کرده و همیشه می دیده اند بگذارند...
خلاصه داستان: «گری» یک معتاد قمار است که پس از آشنایی با «کرتیس» و مشاهده میزان شانس وی در بازی پوکر، تصمیم میگیرد که همراه با دوست جدید خود برای شرکت در مسابقات پوکر راهی نیو اورلانز شود و...
خلاصه داستان: در شهر اکباتان پایتخت باشکوه امپراطوری باستانی پارس، امیر ارسلان شاهزاده کوچکی است که تلاش میکند همچون پدرش به پادشاهی قدرتمند تبدیل شود و...
خلاصه داستان: در این قسمت ما شاهد سالهای ابتدایی زندگیِ «جیمز لوگان»، رقابت او با برادرش «ویکتور کرید»، خدمت برای نیروهای ویژه "Weapon X" و آزمایشهایی که او را تبدیل به جهشیافتهای به نام «ولورین» کرد، هستیم...
خلاصه داستان: مزدور محبوب، ددپول (رایان رینولدز)، برای قسمت دوم بازمیگردد تا اینبار در یک ماجراجویی جدید و متفاوت با نینجاها، یاکوزا و چند دشمن دیگر مبارزه کند و مثل همیشه با اکشن شما را بخنداند. در این حین پای بزنبهادر دیگری به نام کیبِل (جاش برولین) به داستان باز میشود و...
خلاصه داستان: مامور ویژه ای بنام «وید ویلسون» که تبدیل به یک مزدور شده است، تحت یک آزمایشی شرورانه قرار میگیرد و قدرت های ویژه ای بدست می آورد. او با استفاده از این قدرتش شروع میکند به شکار افرادی که زندگی اش را نابود کردند…
خلاصه داستان: یکی از سردسته های مافیا (پریمو) به بیماریهای مختلف مخصوصا بیماری قلبی دچار شده است. او می خواهد قبل از اینکه بمیرد برای قلب بادی ایزائیل جایزه یک میلیون دلاری تعیین کند. ایزائیل یک مجری مشهور در لاس وگاس است که برنامه اجرا میکند و از دوستان پریمو است. به دلیل تعیین این جایزه آدمکشهای زیادی وارد شهر می شوند تا بادی ایزائیل را بکشند. این میان پلیس آمریکا وظیفه محافظت از ایزائیل را دارد.
خلاصه داستان: زمانی که کریس برای کریسمس به محل زندگی کودکی اش برمیگردد، به صورت اتفاقی با عشق دوران دبیرستانش یعنی جیمی که در آن زمان بهترین دوستش هم بود برخورد میکند، همان جیمی ای که با رد کردن کریس و خواستن فقط دوستی معمولی با او باعث شد که کریس به شخصی که به طرز وحشتناکی بی بند و بار است تبدیل شود. اما با دیدن مجدد جیمی کریس میفهمد که شانسی دوباره دارد تا بعد از سالها روابطش با جیمی را بیش از دوستی معمولی ببرد...