خلاصه داستان: این فیلم که براساس داستانی واقعی ساخته شده است روایتگر داستان مادری جوان به نام سم بلوم (نائومی واتس) است که یک حادثه منجر به فلج شدنش میشود. زمانی که شوهر (اندرو لینکلن)، مادر (جکی ویور) و سه پسر بچهاش در حال تقلا برای وفق پیدا کردن با شرایط جدیدشان هستند، یک پرنده صدمه دیده وارد زندگیشان میشود و ورود این پرنده در نهایت تغییری عمیق در زندگی خانواده بلوم ایجاد میکند...
خلاصه داستان: «مگی» یک زن مجرد است که همراه با پسر ۱۲ سالهاش «اولیور» به بروکلین نقل مکان میکند و به دلیل ساعتهای زیادی که مشغول کار کردن است، مجبور میشود تا فرزندش را همراه با همسایهشان تنها بگذارد و...
خلاصه داستان: جون روزگاری یک شخصیت هنجارشکن دانسته میشد، اما این یک دهه قبل برمیگردد. او اکنون تنها در آپارتمان خود در برانکس جنوبی زندگی میکند و ارتباط خود را با دنیای بیرون قطع کرده است.
خلاصه داستان: «جاش سربنیک» یک فیلمساز میان سال است که به همراه همسر خود «کورنلیا» ازدواج خوبی را تجربه میکند اما با ورود یک زوج جدید به زندگی آنها، همه چیز تغییر پیدا میکند و...
خلاصه داستان: در شهر لندن و در یک رستوران روسی یک باند مافیای روسی فعالیت میکند. ریاست این گروه بر عهده «سیمون» و پسر کله شقش «کریل» است. راننده کریل، «نیکلای» خود را به همه افراد ثابت میکند و تنها شرطی که باید بپذیرد فراموشی خانوادهاست گرچه خود او هم از این بابت ناراحت نیست زیرا نسبت به پدر و مادرش هیچ احساسی ندارد. نیکلای مرموزی که حتی خود کریل هم او را درست نمیشناسد، به سادگی دشمنان خانواده جدیدش را از بین میبرد و پلههای ترقی را طی می کند، هرچند که هیچکس هویت واقعی او را نمیداند.
خلاصه داستان: داستان فیلم بر روی پسر جوانی به نام لوس تمرکز دارد که در یکی از شهرهای جنگ زده اریتره متولد شده اما اکنون فرزندخوانده یک زوج آمریکایی به نام های ایمی و پیتر ادگار است. هنگامی که یک معلم فداکار متوجه دیدگاه سیاسی نگران کننده ای در تکالیف او می شود، از یک طرف موقعیت لوس به عنوان ستاره مدرسه به خطر می افتد و از طرف دیگر، ایمی و پیتر باید درباره تصویر ایده آلی که از پسرشان در ذهن خود دارند، تجدید نظر کنند…
خلاصه داستان: طرفدار محیط زیستی بنام «آلبرت» سرویس "کارآگاهان هستی" که توسط «برنارد» و «ویویان» اداره میشود را به خدمت میگیرد تا از معنای سلسهای از اتفاقات عجیب سر در بیاورند. محققان داستان پی میبرند که «برد»، یک مدیر روابط عمومی در خردهفروشی هاکبی، ریشه در عصبانیتهای «آلبرت» دارد. «برد» سعی میکند با استخدام کردن این زوج محقق شرایط را برای رسیدن به اهداف نادرستش محیا کند.
خلاصه داستان: این فیلم دربارهی رئیس پر افتخار اداره آگاهی به نام «جی. ادگار هوور» است. «جی. ادگار» در سال 1924 به ریاست FBI برگزیده شد و به مدت 48 سال این سمت را در اختیار داشت. وی در این مدت توانست امنیتی قابل قبول در ایالات متحده بوجود بیاورد که تحسین فراوان مقامات را درپی داشت. اما در عین حال شایعاتی هم مبنی بر اینکه «جی. ادگار» تمایلات همجنس خواهانه ای هم دارد منتشر شده بود که این مسئله هرگز مشخص نشد. این فیلم به بخش هایی ناشناخته از زندگی «جی. ادگار هوور» می پردازد.
خلاصه داستان: مردی یک پدر و دو دختر خردسال او را در تصادفی زیر میگیرد و موجب مرگ هر سه آنها میشود. در بیمارستان، قلب این پدر به بیماری که در حال مرگ است، پیوند میشود و او را نجات میدهد. بعد از این اتفاق، زندگی سه خانواده متاثر میشود. مرد با قلب پیوندی کنجکاو میشود خانوادهی فرد اهدا کننده را پیدا کند و زن بیوه هم دنبال گرفتن انتقام از قاتل همسر و فرزندانش است.