خلاصه داستان: هنگامی که «ستوان آرتمیس» و سربازان وفادارش به دنیایی جدید منتقل میشوند، آنها میبایست برای نجات زندگیشان در برابر نیروها و موجودات عظیم الجثهای قرار گیرند و...
خلاصه داستان: «جک مابری» یک افسر آزادی مشروط است که به دوران بازنشستگیاش نزدیک شده و مشغول انجام آخرین پروندههای شغلش میباشد. یکی از این پروندهها مربوط به جنایتکاری به نام «استون» است که به منظور سرپوش گذاری روی قتل خانوادهاش، خانهشان را آتش میزند و...
خلاصه داستان: «جیک شاتلورث» به دلیل قتل غیرعمد همسر خود به شش سال حبس محکوم شده و پسر خود را که یک ستاره بسکتبال است، رها کرده است اما یک روز یکی از افسران زندان به وی اطلاع میهد که با راضی کردن پسر خود برای رفتن به دانشگاه، مدت محکومیت وی کاهش خواهد یافت و...
خلاصه داستان: 250 سال در آینده، زندگی بشر با ورود شر و بدی دچار تهدید شده است. تنها زنی که معروف به پنجمین عنصر است میتواند شر را از زندگی بشر دور کند و آن را از بین ببرد. او در این راه از کمک یک سرباز کارکشته قدیمی به نام «کربن دالاس» که اکنون راننده تاکسی است نیز بهرهمند است. متاسفانه شر توسط فردی به اسم «زورگ» نیز پشتیبانی میشود زیرا او تصمیم دارد تا از هرج و مرج و بینظمی که در اثر فعال شدن شرارت بوجود میآید کمال استفاده را ببرد.
خلاصه داستان: این فیلم داستان خبرنگارانی است که اظهارات دولت جورج بوش در مورد اتهام نگه داری تسلیحات مورد استفاده در واقعه تهاجم به عراق در سال 2003 نسبت به صدام حسین را بررسی میکنند.
خلاصه داستان: "جورج کافز" دبیرستان را تمام نکرده و به تازگی شغل و نامزدش را از دست داده است. او تصور می کند که اگر از دوستش دور بماند برایش بهتر است. به همین دلیل به برادر او "برد" دیدار می کند تا از او پولی قرض کرده و به برزیل برود. اما ناگهان "برد" کشته می شود و...
خلاصه داستان: قرن بیست و یکم، آینده. وایولت در جهانی توتالیتر زندگی می کند که توسط داکسوس اداره می شود. وایولت در گذشته انسان بوده و شوهر دانشمندش به دست نیروهای پلیس داکسوس به قتل رسیده است. وایولت که برای دستیابی به قدرت های فوق طبیعی خود را تبدیل به نیمه انسان و نیمه خون آشام کرده، قصد دارد تا از داکسوس انتقام بگیرد…
خلاصه داستان: آلیس در راکون سیتی بیدار می شود و در میابد که زامبی ها همه جا هستند و تمام شهر آلوده شده است. او با کمک جیل ولنتاین و کارلوس اولیورا باید راهی برای خارج شدن از شهر بیابد، زیرا قرار است تمام شهر با یک موشک هسته ای منهدم شود.
خلاصه داستان: آلیس که همچنان به دنبال نابود کردن تشکیلات آمبرلا است، با گروهی از بازماندگان همراه می شود که به دنبال رسیدن به یک مکان امن مشهور به آرکدیا، هستند.